بین عشق و نفرت مرزیست به نازکیه گلبرگ‌های هایتانگ
و چه سخت است پس از گذشتن از نفرت و رفتن به دریاچه‌ی سرخ عشق
محبوبت شاخه بیدی خشکیده باشد
بی هیچ امیدی به جوانه زدن 
بی هیچ امیدی به بازگشتن ....

 

خیلی قشنگه نه؟!

برای همین از عشق بدم میاد